ریسک در بازار سرمایه:
شاید یکی از عوامل بازدارنده افراد برای رسیدن به موفقیت در زندگی را بتوان ترس از ریسک کردن دانست. در بازارهای مالی بر خلاف بازارها و کسب و کارهای سنتی می توان میزان ریسکی که می خواهیم متحمل شویم را به صورت دقیق تر اندازه گیری کرد ولی برای شروع ابتدا باید ببینیم در بازارهای مالی مثل بازار بورس چند نوع ریسک داریم. همیشه ریسک کردن خطرناک نیست بلکه ریسک در معنا و مفهوم کلی “نا مطمئن بودن” از آینده را نشان می دهد. ممکن است ما در کاری ریسک کنیم و با فرصت های مثبتی رو به رو شویم که حتی آینده ما را متحول کند. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی و سرمایه گذاری به وضوح قابل مشاهده هستند پس می توان نتیجه گرفت که ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. به طور کلی ریسک را می توان یکی از پرکاربردترین مفاهیم زندگی روزمره دانست به طوری که شما در زندگی شخصی و یا کاری خود برای هر تصمیمی که می گیرید به ریسک و عواقب آن تصمیم نیز باید توجه کنید ولی در دنیای امروز مفهوم ریسک در مسائل مالی و سرمایه گذاری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و مردم دنیا بیشتر در تصمیماتی که به مسائل آن ها مربوط می شود به دنبال سنجش و اندازه گیری میزان ریسک هستند.
در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.اصل ثابتی در سرمایهگذاریوجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند.ریسک گریزی را میتوان اینطور بیان کرد که سرمایه گذاران طرحهای مخاطرهآمیز را نمیپذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد
طبقه بندی افراد از لحاظ ریسک پذیری:
ریسک پذیر: این افراد عملکرد جسورانه دارند و ریسک بیشتر را به خاطر به دست آوردن سود بیشتر می پذیرند اگر فکر میکنی جزو این دسته هستی بیا اینجا خودتو آروم کن.
ریسک گریز: این افراد رویکرد محافظه کارانه دارند به نوعی که ترجیح می دهند بازده مناسب و کمتری داشته باشند در عوض احتمال موفقیتشان بالا باشد اگر جزو این دسته هستی پس بیا اینجا برای توهم برنامه داریم.
افراد خنثی نسبت به ریسک: برای این افراد را می توان به عنوان حد وسط دو گروه بالا در نظر گرفت. سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند و اگر برنامه خاصی نداری هنوز و دنبال سرمایه گذاری هستی بیا اینجا بترکونیم
به صورت کلی ریسک پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فرار کردن نیست بلکه به این معنا است که افراد ریسک پذیر به ازای یک واحد ریسک انتظار پاداش کمتری نسبت به افراد ریسک گریز دارند یعنی اگر در یک مورد با ریسک برابر بخواهیم یک فرد ریسک گریز و یک فرد ریسک پذیر را قانع کنیم برای سرمایه گذاری به فرد ریسک گریز باید قول پاداش بیشتری بدهیم.
دو نوع ریسک اصلی در بازار سرمایه وجود دارد:
ریسک سیستماتیک:
این نوع ریسک مربوط به کل بازار بوده و سرمایه گذار نقشی در کنترل آن ندارد و غیر قابل حذف است. این ریسک تنها به یک شرکت و یا یک صنعت خاص محدود نبوده و کل بازار را در بر میگیرد. این نوع ریسک غیرقابل پیشبینی و اجتناب ناپذیر است. مواردی نظیر سیاست های اقتصادی، نرخ تورم، شرایط سیاسی بر سود سهام و ارزش سرمایه تاثیرگذار است و سرمایهگذار دخالتی در آنها ندارد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید.
شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.
ریسک غیرسیستماتیک:
این نوع ریسک مرتبط با یک سهم یا یک صنعت خاص است، این ریسک قابل حذف بوده و میتوان آن را کاهش داد. مثلا زمانی که یک شرکت در اثر اشتباه در تصمیم گیری های کلان و مدیریت ضعیف با چالش مواجه میشود و ارزش سهام ان پایین میآید، سرمایه گذار میتواند با بررسی وضعیت شرکت از خرید سهام چنین شرکتی اجتناب کند.همانطور که گفتیم ریسک ها بر اساس معیارهای مختلف طبقه بندی های متفاوتی دارند، در ادامه مقاله میتوانید سایر تقسیم بندی های ریسک را مشاهده کنید.
انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه:
- ریسک نرخ بهره:
فرض کنید دو گزینه برای سرمایهگذاریدارید. خرید سهام با سود مورد انتظار ۳۰ درصد و خرید اوراق مشارکت با سود ثابت ۲۰ درصد. کسی که ریسک پذیری بالاتری داشته باشد خرید سهام را ترجیح خواهد داد. اما اگر بانک تصمیم بگیرد که نرخ سود را به ۳۰ درصد برساند در این حالت فردی که اوراق مشارکت خریداری کرده است بدون تحمل ریسک به این سود دست یافته است. این ریسک مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد، این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. برای مقابله با این ریسک همواره نیمنگاهی به جریانات کلی اقتصاد و همینطور قوانین و مقررات بانک مرکزی داشته باشید، پس انداز خود را فقط در یک نوع دارایی سرمایهگذاری نکنید. بهتر است آن را در منابع مختلف نظیر سپردههای بانکی، اوراق مشارکت و سهام بورسی سرمایهگذاری کنید.
- ریسک تورم:
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده است.اگر تورم سالیاته کشور حدود ۲۰ درصد باشد و شما در سرمایهگذاری خود بتوانید ۶۰ درصد بازدهی کسب کنید، بازدهی شما مطلوب است زیرا که ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آوردهاید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است. حال اگر تورم به ۴۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی میافتد؟! آیا باز هم این سرمایهگذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم میگویند. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
- ریسک تجاری:
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد. تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کردهاید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سختتر شده و احتمالا کاهش فروش محصولات آنها باعث کاهش سودآوری این شرکتها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت میتواند متفاوت باشد، ریسک تجاری می گویند.
- ریسک نقد شوندگی:
یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلا از ویژگیهای بازار مسکن نقدشوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایهگذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایهگذاری شما با ریسک نقدشوندگی همراه است.
- ریسک سیاسی:
عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور نیز میگویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
- ریسک نرخ ارز:
اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کردهاید، عمده مواد مصرفی خود را از خارج از کشور تهیه میکند، زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا میکند باید بهای بیشتری برای تهیه مواد اولیه بپردازد و در نتیجه هزینه های شرکت زیاد میشود و به تبع آن ارزش سهام شرکت پایین میآید.